++دیروز بعد مدت ها این پا اون پا کردن ، بالاخره گوشی خریدم ،،،گوشی سامسونگ نوت 9 ،،،

آریاناز ساعت حدود دو و نیم سه کارش تو بیمارستان تموم میشد و باهاش بیرون متروی سعدی قرار گذاشتم ،،،، غلغله بود ، همه برای خرید عید اومده بودن،،،

من زودتر رسیدم ،،،

دیگه تا آریاناز اومد، نمی دونستیم چطوری بریم تا خیابون حافظ ،،، پرسیدم و بعد سوار اتوبوس شدیم و دو ایستگاه پایین تر پیاده شدیم،،،

اول پاساژ چارسو رفتیم ،،، سرگیجه گرفتیم از بس هر مغازه ای حرف متفاوت ، قیمت متفاوت میداد ،،، یکی میگفت با گارانتی 18 ماهه با این قیمت ، یکب میگفت بخاطر تحریم ایران ، الان گارانتی بی معناس و فقط الکی پول می دید ، یکی می گفت بجای خرید گارنتی دار ، برید گوشی رو بیمه کنید و ما خودمون براتون بیمه میکنیم و کللللی قیمت های متفاوت برای خرید گوشی ، یکی نه میلیون و هفتصد ، یکی ده و خورده ، یکی یازده و الی ماشالله،،،

واقعا سردرد گرفتیم ،،، دیگه دوستم دست به دامان دوست یکی از آشناهای نزدیک شد و پیش ساشا رفتیم ،،، راهنمایی های لازم رو بهمون داد ،،،

نمایندگی رسمی سامسونگ در پاساژ چارسو طبقه ی همکف بود ،،، دیگه دست از مغازه ها کشیدیم (مغازه هایی که ادعای نمایندگی سامسونگ داشتن ، هر چند من قبلش از تو سایت سامسونگ، آدرس نمایندگی رسمی در تهران رو نوشتم) ،،،،

قبل از اینکه از پاساژ چارسو بخریم ، گفتیم یه سر به نمایندگی رسمی دیگه ی سامسونگ تو بازار موبایل ایران بزنیم ،،، یه نقدار پایین تر از چارسو بود ،،، رفتیمو دیگه از همونجا خریدم ،،،جالب اینه که حتی نمایندگی های رسمی سامسونگ در ایران ، هر کدوم قیمت هایی که می گفتن متفاوت بود ، بهترینشون نمایندگی یی که در بازار موبایل ایران و در طبقه همکف بود ، هست،،،،

من پولم به صورت ارز بود و خوب اونارو چنج کردیمو گوشی خریدم ،،، ولی تعجب کردم از اون همه آدمی که مثل من اومده بودن میلیون ها پول برای خرید موبایل بدن ،،، آخه قبلش همش دوستم میگفت باباااا hdn الکی این همه پول برای گوشی نده و از این حرفا ،،،، با اینکه تصمیمم برای خرید جدی بود ولی یه لحظه ته دلم لرزید که این همه پول برای یه گوشی!!!،،،،

ولی بعد تو دلم به خودم دلداری دادم ، من خداییش چندین ساله که گوشی نخریدم ،،، بعد از اینکه گوشیم خراب شد با یه گوشی نوکیای ساده سر کردم (همون دکمه ای ها ، نمیدونم اسمشون چیه ، همونایی که هیچ قابلیتی ندارن و فقط میتونی باهاش تماس بگیری) ،،، ولی یه تبلت نوت از استرالیا گرفتم ، و تمام کارام با اون بود ، الان هم دارم با یار دیرینم تبلتم پست میزارم ،،،

برای همین دیگه بعد چند سال بی موبایلی ،یه موبایل فوق العاده برای خودم خریدم ،،،

آخ نگم براتون وقتی موبایل نداشتم در این مدت ، یا با گوشی خوب دوستام ، یا تو سفرهای خانوادگی با گوشی آیفون خواهرم عکس میگرفتم ، کلا برای منی که عشق عکسم ، نداشتن گوشی با دوربین خوب یه معضل بود،،،

یکی از دلیل اصلیم برای خرید نوت 9، دوربین با کیفیتش و قدرت باطری بالا (4000 میلی آمپر). و خوب کلی قابلیت های بالا ،،،،

بین نوت 9 و آیفون XS مونده بودم که نوت 9 در کل بالاتر بود و دیگه خریدمش ،،، مبارکم باشه ،،، ان شالله باهاش کلی زنگ به این و اون بزنم و خبرهای خوب بدم و کلی هم بهم زنگ بزنن و خبر خوب بدن ،و کلی عکسای خوب با دوربینش ثبت کنم ،،،

در ختم کلام در مورد خرید موبایل ، واقعا بازار آشفته ای داریم ، اوضاع خراب تر از این حرفاس ،،، بخاطر تحریم ها ،،، از اون ور هم بعد عید سایت گمرک بسته میشه و دیگه قوز بالا قوز و دوباره قیمتا نور علی نور میشه ،،،


++امروز ساعت 10 صبح دفاع دکتر یادگاری هست و من نتونستم برم ،،، ان شالله به بهترین نحو و با نمره ی کامل دفاع کنه ،،،

با بچه ها پول گذاشتیم و آزاده زحمت کشید و یه دستبند طلا (از اون جینگولیای شیک) براش خریدیم ،،،


++هفته گذشته ، روز چهارشنبه 22 اسفند ، جشن شکرانه ی پایان سال رو داشتیم ،،، عاااالی عاااالی عااااالی بود ،،،، کلی چیزای خوشمزه خوردیم ، خواننده هم داشتیم که با همکاری یکی از آقایون دکتر که ساز میزد ، کلی از موسیقی لذت بردیم ،،،

کلی برنامه های متنوع و خودمانی ،،،،،

کلی عکسای خوشکل گرفتیمو خاطره ی اون روز ثبت شد ،،،،


++سال تموم سد و من هنوز آنتی بادی هام ، به سلول های سرطانی اتصال ندارن ،،،،

آنتی بادی هایی که تولید کردم ، خالص هستن و واقعا تو تست SDS PAGE هیچ گونه باندی مشاهده نکردم ،،،،،

باند آنتی بادیم خیلی شارپ و عالی بود و توقع داشتیم وقتی روی سلول سرطانی میریزیم سریع به رسپتور بچسبه و رسپتور رو بلاک کنه ، ولی متاسفانه جواب نگرفتیم ،،،

دو بار با دو روش مختلف آنتی بادی تولید کردم ولی هر دو بار آنتی بادی هام binding نداشتن ،،،، حالا به سلول های سرطانی مشکوک شدیم ، شاید ایراد اونجا باشه ، متاسفانه نتونستم قبل عید کاری بکنم چون تستی که برای بررسی سلول سرطانی میزارن رو من بلد نبودم و استادم محولم کرد به نازنین ،،، بنده خدا خود نازنین کلی کار داشت،،، حالا قرار بود دیروز نازنین برام تست بزاره ، من هم دیروز مرکز تحقیقات سرطان نرفتم و فعلا بی خبرم که چی به چی شد ،،،،


++این چند وقت علاقه ام به سمت کتاب های تاریخی ی رفته ،،،،

بهتون قول داده بودم بعد تو یه پست بنویسم که سال 97 چه کتابایی خوندم ،،،،


++ یکی از دوستان اینستاگرام ، برای شوی یی که داشت منو دعوت کرد (البته دیروز پریروز بود)  و من باز نتونستم برم ،،،،

چندین باره هی قراره همو ببینیم و نمیشه ،،،،


++و اما برنامه ی عیدمون ،،،

والا من که اگه به خودم باشه دوست دارم خونه باشم و از سکوت و آرامش خونه لذت ببرم ، به مطالعات علمیم برسم و این وسط هم برای هوا خوردن آخر هفته ها رو کوه برم ،،،

ولی بچه ها و دومادمون اصرار دارن بریم سفر ،،،

من میگم بریم سمت غرب کشور ، یعنی سنندج و مریوان و اون طرفا ،،،، میگن نهههه اونجا سررررده و جاده هاش خطرناکه،،،

من میگم بریم سمت جنوب مثلا کرمان ، یزد و شیراز و بوشهر و اونطرفا ،،، میگن واااااااای دوره ،،،،

ته دلم دوست دارم بریم شمال و اتفاقا همه با شمال رفتن هم موافقن (انگار که شمال نه دور!!!!  و نه جاده هاش خطرناکه!!!!!)،گفتم بریم ویلا بگیریم فومن ،،، من عاشق فومن شدم و بعد اون وسط بریم بچرخیم مثلا یه صبح تا عصر بریم ماسال ، یا ،،،،،من هم میتونم دوباره برم قلعه رودخان و دوباره 1200 تا پله تا خود قلعه برم ،،، ولی خواهرکوچیکه گفت نهههههه بابا ، بربم ماسال جا بگیریم ،،،، حالا از اختلاف نظرات که بگذریم چون بالاخره یه جوری با هم راحت کنار میاییم ، عاااقا قیمت ویلاها سر به فلک ،،،، ویلایی که ما تو آذرماه گرفته بودیم ، الان دقیقا دوبرابر قیمته ،،،

من که دیگه تهش  بهشون گفتم عاقا بیخیال ، عید رو نریم جایی ، ولی بعد عید که دیگه خلوت میشه یه سفر به شیراز و شمال میتونیم بریم ،،،،

دیگه فعلا واقعا نمیدونم چی میشه ،،،،

خواهرم با همسرش هم قراره یه چند روزی رو پیش اقوام همسرش برن کرمونشاه ،،،،



++دو سه هفته ی گذشته ، دوست و همسایه ی دوران ابتداییم مهتاب ، برگشتن شهرشون گیلان ،،، فکر کنم سی و اندی سال یا شاید چهل سال از گیلان اومده بودن بیرون،،،،

کللللی با دوستان دوران مدرسه ام دلتنگ مهتاب میشیم ،،،، ولی با این احوال باز هم حداقل تو ایرانه و میتونیم همو راحت ببینیم ،،،،


++هفته ی گذشته رفتم دندونپزشکی ،،، دندونامو معاینه کرد ، الحمدلله همه سالم بودن ، فقط دندون عقلم پوسیدگی داشت که اون هم کشیده شد ،،،،


++اگه بخوام از افکار این روزهام براتون بگم ، اینه که دلم یه هیجان میخواد ،،،واقعا اگه بل کل فارغ التحصیل شده بودم ، دوست داشتم برم سفر ،،، از اون سفرهایی که تو هاستل یا تو خونه ی میزبانان بومی یی که تو سایت کوچ سرفینگ پیدا میکنی ، برم ،،، درسته سخته ولی بنظرم ارزش تجربه کردن رو داره و من قابلیت این ریسک پذیری هارو دارم ،،،،


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : ،،،، ,گوشی ,بریم ,موبایل ,دوست ,قیمت ,برای خرید ,آنتی بادی ,پاساژ چارسو ,تولید کردم ,سلول سرطانی ,بازار موبایل ایران
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

حرف دل تولید و چاپ نایلون تاریخچه پیدایش بانکداری در جهان wefkjnewfwf Mari انتخابات مجلس دهم ساوجبلاغ ،نظرآباد وطالقان خوشمزه ترین مزه ها